دکتر محمدرضا واعظ مهدوی، استاد دانشگاه شاهد و رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران در برنامه کشیک شبکه سلامت حاضر شد. این برنامه با موضوع «بایدها و نبایدهای بودجه نظام سلامت در سال ۱۴۰۲» در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۱ پخش شد. وی در این برنامه گفت:سیاست دارویار، واردات دارو است.
به گزارش فارما نیوز، در ابتدای این برنامه واعظ مهدوی صحبتهای خود را با موضوع اهمیت بهداشت و درمان در جامعه اینگونه شروع کرد: «میخواهم بر این موضوع تاکید کنم که بهداشت و درمان و سلامت امر بسیار مهمی است و جزو مسائلی است که افراد به آن بسیار توجه دارند. در دوران دفاع مقدس ما توفیق داشتیم به عنوان تیمهای اضطراری و پزشکی حضور داشته باشیم. در بسیاری از مواقع مشاهده میکردیم رزمندگانی که با کمال ایثاردر جبهه حضور داشتند، وقتی زخمی میشدند دیگر به سادگی درد و رنج را نمیتوانستند تحمل کنند و انتظار خدمات مناسب داشتند.
در سطوح مختلف اجتماعی هم مردم وقتی بیمارمیشوند، نباید از آنها انتظار برخورد منطقی و خیلی محترمانه داشته باشیم. ممکن است تند برخورد کنند. کل نظام سلامت باید به این موضوع توجه کند.
به همین دلیل به دولتها همیشه توصیه میکنیم که به بیمار بسیار توجه کنند. بودجه و اعتبارات مورد نیاز را برای بیماری و دارو و درمان و بهداشت و پیشگیری مقدم بر سایر مسائل اختصاص بدهند. چون در غیر این صورت با بیماری مواجه خواهند بود که ممکن است رفتارهای غیرمنطقی داشته باشد. توصیه میکنیم در شرایطی که مردم و گروههای مختلف اجتماعی و خانوار با مشکلات اقتصادی مواجه است، سیاستگذاری نظامهای حکومتی به سمتی برود که دغدغه هزینه درمان را از دوش مردم بردارد. چه بسا خانوادههایی وجود داشته باشند که هزینه خوراک مناسب نداشته باشند.
سبد خانوار تحت فشار است و دستمزد و حقوق کفایت نمیکند. حداقل کاری کنید کسی که مریض میشود فقط دغدغه بیماری داشته باشد. مقام معظم رهبری هم بارها گفتند نظام سلامت باید به گونهای عمل کند که برای بیمار فقط رنج بیماری وجود داشته باشد نه اینکه پول دارو و بیمارستان و هزینه طبیب و آزمایش را از کجا بیاورد.»
با وجود سرمایهگذاری در بخش پیشگیری، با استانداردها فاصله داریم
مهدوی درباره اولویت پیشگیری و بهداشت بر درمان گفت: «در سیاستگذاری نظام سلامت اولویت با پیشگیری و بهداشت است. کشور ما در بهداشت خوب سرمایهگذاری کرده است. ساختار خانههای بهداشت و شبکه بهداشت و درمان ما ساختار پیشگیریمحور است. پوشش واکسیناسیون در کشور ما بسیار بالا است. به وسیله همین شبکه بهداشت بار خیلی از بیماریها در کشور ما کم شده است. همیشه ما با ایدهآلها فاصله داریم اما برای مثال در شبکه سلامت ، بهورزان نیروهایی هستند که توسط خود جامعه محلی انتخاب شدند و آموزش دیدند.
در خانههای بهداشت درصد مهمی از خدماتی که پزشک باید بدهد را همان بهورزان میدهند. در۲ دوره قبل، مجلس و دولت گام بزرگی را برداشتند ویک درصد از مالیات بر ارزش افزوده را برای پشتیبانی از نظام بهداشتی کشور اختصاص دادند. این اقدام انقلابی بود. به وسیله این اعتبار در سالهای اول بخش مهمی از بازسازی و اصلاح ساختار شبکه بهداشت انجام شد. پزشک خانواده استقرار پیدا کرد، داروهای مورد تعهد شبکه بهداشت تامین شد. ولی در سه چهار سال اخیر مشکلات اقتصادی دولت باعث شد آن یک درصد تخصیص کامل پیدا نکند. احکام بسیار قوی در قانون بودجه امسال داریم، اما مع ذلک شاهد این هستیم که این تخصیص به نحو کامل صورت نمیگیرد.»
ساختار بودجه ایران بیمار است
وی در مورد علت عدم تخصیص بودجههای مصوب به نظام سلامت گفت: «علت این است که ساختار بودجه ما ساختاری بیمار است. ما گرفتار این هستیم که ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری درآمدها نسبت به هزینهها را داریم. دولت در پرداخت هزینههای بازنشستگان، معلمان، حقوق و دستمزد، هزینههای عمرانی و … تخصیصهای بالایی نداشته و طبیعتا این اشکالات ایجاد میشود. اما آیا این علت منطقی است و راه دیگری پیش روی سیاستگذاران و تصمیمگیران وجود ندارد؟ من معتقدم نه. در اینجا نظام تشخیص اولویت مختل است.»
استاد دانشگاه شاهد در پاسخ به این سوال که دلیل بیماری ساختار بودجه چیست گفت: «بیماری یعنی؛ بر احوال آن مرد باید گریست که دخلش بود نوزده، خرج بیست… و ما اینطور هستیم.
الان ۶۰۰ هزار میلیارد تومان جمع درآمدهایی است که در بودجه امسال ثبت شده است و هزینهها ۹۰۰ هزار میلیارد تومان! این را در ادبیات بودجهریزی از محل واگذاری دارییهای سرمایهای و از محل داراییهای مالی داریم انجام میدهیم. یعنی هر سال مقداری از اموال را میفروشیم که عمدتا نفت است. گاهی هم دولت اموال دیگری میفروشد و خرج هزینههای روزمره و جاری خود میکند. همچنین مقداری هم از طریق انتشار اوراق خزانه و غیره که به نوعی فروش آینده و قرض گرفتن از بودجه سنوات آینده است، تامین می شود. دلیل بیماری بودجه، بیانضباطی مالی، بلندپروازیها بدون پشتوانه و عدم رعایت این اصل که در حدی که درآمد داری میتوانی خرج کنی.
هزینههای دولت بیش از درآمدهای آن شده و این ریشه در پیش از انقلاب هم دارد و سال به سال شدیدتر شده است. بحث عدم تعادل منابع و هزینهها بحث درازمدتی دارد. حتی در مطالعه گروه دانشگاه هاروارد که قبل از انقلاب در مورد مشکلات اقتصادی ایران انجام شد، به این موضوع اشاراتی شده است. علت آن است که دولتهای ما در بخش حاکمیت اجرایی به این باور نرسیدهاند که در حدی که پول در میآورند میتوانند خرج کنند. دولت از کجا پول درمیآورد؟ تنها درآمد مشروع و قانونی دولتها طبق اولین اصل در مالیه عمومی، مالیات است. یعنی دولت فقط در حدی که مالیات از مردم میگیرد حق دارد خرج کند. حالا منبع کاذبی ایجاد شده است به نام نفت. فروش نفت، فروش سرمایه است. نفت را نباید برای حقوق دادن استفاده کرد. مثل یک بچهپولداری که از جیب پدر خرج میکند و در نهایت زمین میخورد. گمرکات هم همین است. جریم ها همین است. اینها نباید به عنوان درآمد دولت حساب شوند.»
رانت، مافیا، تعارض منافع و نادانی
مهدوی در ادامه به دخل و خرج حوزه دارو اشاره کرد و افزود: «ما هم پول کم داریم، هم پول کم را بد خرج میکنیم. کسی که پول کم دارد اگر عاقلانه عمل کند باید اولویتگذاری کند و طبق آن خرج کند. برای مثال در حوزه دارو، ما حدودا ۳ میلیارد دلار مصرف داریم. ۹۷ درصد داروی ما تولید داخل است که این تولید حدود ۸۵۰ میلیون دلار هزینه دارد. سه درصد واردات داریم که حدود 2 میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان هزینه آن است.
از ۹۷ درصد تولید داخلی دارو، مواد اولیه حدود ۷۰ درصد آن در داخل تولید میشود. این ۷۰ درصد حدود ۱۵۰ میلیون دلار هزینه ارزی دارد. هزینه آن ۳۰ درصد، حدود ۷۰۰ میلیون دلار است. وقتی شما پول کم دارید منطقا اول از همه باید پول را اختصاص به جایی بدهید که بیشترین نیاز مردم را برطرف میکند. یعنی اول برای ۷۰ درصدی که کاملا تولید داخل انجام میشود و بیشترین نیاز مردم را پوشش میدهد هزینه کنیم، بعد برای تولید داخلی که مواد اولیه خارجی دارد تا به ۹۷ درصد برسیم. بعد از آن برای سه درصد واردات اقدام کنیم. در حالی که عملا ما عکس این کار را عمل میکنیم. نیاز اولویتدار بخش تولید کنار گذاشته میشود و نیاز فاقد اولویت بخش واردات، تخصیص اعتبار و گشایش اعتبار پیدا میکند.
دلیل آن چیست؟ یا رانت، یا مافیا یا تعارض منافع یا نادانی است. یا عدم تشخیص اولویتها و زور است. کسی که زور بیشتری دارد یا پول بیشتری دارد یا …»
مهدوی با ابراز نگرانی از رویکرد دولت در زمینه دارو گفت: «متاسفانه دیدم از قول سخنگوی دولت نوشته بود 3 میلیاد دلار برای واردات دارو اختصاص داده شد که امیدوارم اشتباه باشد. اگر واقعا این جمله درست بوده باشد یعنی کل نظام دارویی ما به سمت واردات میچرخد. یعنی داروهای بسیار گران با هزینه اثربخشی پایین را داریم وارد میکنیم. در حالی که ارزش افزوده یک دلار ما در تولید گاهی تا ۱۰ دلار است. یعنی آن ۸۵۰ میلیون دلاری که برای تولید میدهیم را اگر بخواهیم ندهیم و برای واردات هزینه کنیم، به ازای آن باید ۱۰ میلیارد دلار هزینه کنیم.»
کمبودهای دارویی برنامهریزی شدند تا نیاز به واردات ایجاد شود
واعظ مهدوی کمبود دارو را مشکلی قابل حل دانست و گفت: «گاهی میگوییم شاید کمبودها را آن کسی که میخواهد وارد کند ایجاد کرده است و این امکان دارد. من در این مورد اخیر هم احتمال بالایی برای رخ دادن این قضیه میبینم. سال گذشته با رئیس جمهور، مجلس و سایر نهادهای مرتبط مکاتبه کردیم که اگر این شرایط ادامه پیدا کند و ارز ترجیحی از تولید حذف شود، تولیدکننده داخلی نقدینگی لازم برای گشایش اعتبار با قیمت آزاد را ندارند. در نتیجه تولید نخواهند کرد و کمبود ایجاد خواهد شد. در نتیجه شما مجبور میشوید واردات انجام بدهید چون دارو چیز مهمی است. نمیتوانید دست روی دست بگذارید و مجبورید با ۱۰ برابر قیمت وارد کنید. این فشار روی بیمه میآید، روی جمعیت بیمهنشده میآید، روی کسبه و اقشار خویشفرما میآید و روی منابع محدود کشور میآید.»
نتیجه سیاست دارویار، واردات دارو است
وی افزود:«در مواردی که کمبود رخ میدهد، نشان میدهد غفلتی وجود دارد. چون اتفاقی مثل زلزله که نیفتاده است. مصارف ما معلوم است، تولید معلوم است. از زمان واردات مواد اولیه تا زمان تولید گاهی چند ماه طول میکشد. کمبود امروز حاصل کمکاری ۶ ماه پیش است. همانطور که گفتم ما سال گذشته این موضوع را پیشبینی کرده بودیم. صراحتا نوشتیم که نتیجه سیاست دارویار، واردات دارو است.»