- رسانه تخصصی دارو - https://pharma-news.ir -

صنعت دارویی کشور نباید بیش‌ازاندازه بزرگ شود

فرامرز اختراعی رئیس سندیکای تولیدکنندگان مواد اولیه دارویی،‌ شیمیایی و بسته‌بندی دارویی است که به عنوان یکی از پایه‌های اصلی صنعت دارویی کشور می‌تواند پاسخگوی بسیاری از سوال‌های این حوزه باشد. تنها کشورهای محدودی در دنیا مواد اولیه دارویی یا به اختصار مواد موثره تولید می‌کنند و ایران با تولید بیش از ۷۲ درصد از نیاز داخلی خود، یکی از کشورهای مطرح در این زمینه به شمار می‌آید. فرامرز اختراعی در این مصاحبه به بررسی کارنامه صنعت دارویی و نظام دارویی کشور پرداخت و برعکس تصور اولیه، بدون قید و شرط از رشد صنایع دارویی دفاع نکرد؛ آنجا که رشد هر صنعتی به خصوص صنعت دارویی را در گرو رعایت اخلاق قرار داد و تعارض منافع، حتی از سوی هم‌صنفان خود را جرم و قابل مجازات دانست.

گفت‌وگوی اختصاصی فارمانیوز [1] را با رئیس سندیکای تولیدکنندگان مواد اولیه دارویی، شیمایی و بسته‌بندی دارویی [2] بخوانید:

 

لطفا کمی خودتان را معرفی کنید و از سوابق کاری و فعالیت‌های خود توضیح دهید.

متولد سال ۱۳۴۲ هستم. تحصیلات مهندسی شیمی از دانشکده فنی دانشگاه تهران دارم. بعد از تحصیلات در صنعت دارو مشغول شدم. روی تولید مواد موثره دارویی فعالیت خود را آغاز کردم و مدت طولانی در این حوزه مشغول بودم. از چند سال پیش از بازنشستگی وارد فعالیتی که برادرم شروع کرده بود و سابقه خانوادگی هم در این زمینه داشتیم شدم و به ساخت ماشین‌آلات صنعتی و ساخت و راه‌اندازی کارخانه پرداختم. عمدتا هم ساخت کارخانجات شیمیایی که زیاد از حوزه فعالیت و تخصصم فاصله ندارد.

۲۵ سال است که عضو و رئیس سندیکای مواد موثره دارویی هستم. در این مدت قریب به ۱۲ انتخابات در این سندیکا برگزار شده است و در هر دوره مورد اعتماد صاحبان این صنعت بودم. روزی که شروع کردیم مواد اولیه دارو تقریبا در کشور تولید نمی‌شد. ما با اقلامی مثل داروهای مشتق از تریاک شروع کردیم که داروهای تحت کنترل هستند و به آرامی در تولید سایر داروها مثل داروهای معدنی و سپس داروهای ارگانیک و سپس داروهای پیچیده فعال شدیم. در حال حاضر بیش از ۷۲ درصد نیاز کشور به مواد موثره دارویی در داخل تولید می‌شود که تحول بزرگی محسوب می‌شود. بخش بزرگی از صرفه‌جویی ارزی و خودکفایی در صنعت دارویی مرهون این صنعت است. در حوزه بسته‌بندی دارو هم بحمدالله به خودکفایی کامل رسیدیم. در تولید ماشین‌آلات صنعت داروشیمی یا شیمی‌دارو یا مواد موثره دارویی هم جایگاه بسیار متعالی داریم و تقریبا خودکفا هستیم. پیچیده‌ترین تجهیزات این حوزه را خوشبختانه در ایران تولید می‌کنیم. در دنیا کشورهای انگشت‌شماری (در حد چهار یا پنج کشور) هستند که کشور ما و مجموعه ما جزو آن‌ها است و یکی از افتخارات کشور ما در تولید تجهیزات های ‌تک به شمار می‌رود. این صنعت به درجه‌ای از رشد و بلوغ رسیده است که تجهیزات خود را تولید و فناوری آن را صادر می‌کند. صحبت‌هایی با روسیه شده است و همچنین کشورهای اطراف که هیچکدام مواد موثره دارویی تولید نمی‌کنند. ساخت مواد موثره دارویی متعلق به کشورهای پیشرفته است و هند و چین؛ ایران جزو معدود کشورهای در حال توسعه است که مواد موثره دارویی تولید می‌کند. چون این حوزه و ناخالصی‌های آن که باید اعداد بسیار کوچک باشند کار بسیار سختی است. کشور ما هم در حوزه منابع انسانی بسیار قوی شده است و دانشمندان  نامی در این حوزه مشغول هستند و از طرف دیگر کارخانه‌های بسیار پیشرفته‌ای داریم. تولید مواد موثره دارویی تا ۶۰۰ بار فشار و در دمای ۳۵- تا ۴۰۰ درجه سانتی‌گراد در ایران انجام می‌شود که شرایط واکنشی بسیار سختی است. در حوزه پیچیدگی هم انواع داروهای آنتی‌بیوتیکی، داروهای هورمونی، داروهای قلب و عروقی، داروهای دیابت، داروهای ضد سرطان، داروهای بیماران خاص و صعب‌العلاج، همه این‌ها به دست همین منابع انسانی دانشمند و فرهیخته و با امکانات ۱۰۰ درصد داخلی و در همین کارخانه‌های داخلی تولید می‌شود.

خیلی‌ها تلاش کردند درجه عزت این صنعت را پایین بیاورند و به دنبال باز کردن راه ورود رقبای خارجی بودند. این‌ها از دور قدرت خارج شده‌اند، چون این صنعت هم بسیار قوی شده است. وقتی محصولات ما به اقصی‌نقاط دنیا صادر می‌شود دیگر تحمیل این موضوع که از نظر کیفی یا قیمتی یا غیره قابل رقابت نیستند، خیلی سخت است. علی‌رغم مشکلاتی که برای این صنعت به وجود آمد، صنعت روی پای خود ایستاده است و ستون قابل اتکایی برای مردم است. ما در صنعت دارو جایگاه قوی داریم و به نظر من بخش مهمی از این افتخار مربوط به تولید مواد موثره و بسته‌بندی دارویی است. بخش مهمی از سابقه کاری من در این حوزه بوده و برای من هم افتخاری است که با این توسعه همراه بودم.

 

عملکرد سال دارویی گذشته را در کشور چگونه ارزیابی می‌کنید و چه توصیه و راهکارهایی را برای رفع مشکلات دارویی در سال پیش رو پیشنهاد دارید؟

از دو زاویه باید به این موضوع نگاه کرد. اول توسعه فنی است که الحمدلله در دست صنعتگران و کارآفرینان است و خیلی خوب جلو می‌رود. باید اعتراف کرد که سال‌های طولانی دولت‌ها هم از این توسعه حمایت کردند. اما ظاهرا یک رویه و یک عادت است که اگر جایی خوب رشد کند بعضی‌ها نگران می‌شوند و برایش ترمز می‌گذارند. این اتفاق افتاد و خیلی تلاش کردند که این صنعت را بی‌هویت کنند و آن را هم از جهت فنی و هم از جهت اقتصادی زیر سوال ببرند.

لذا در مورد عملکرد باید زاویه دید را مشخص کنیم. بخش خصوصی و حتی بخش‌های وابسته به دولت در این حوزه پیشرفت فوق‌العاده‌ای داشتند و دارند. یعنی سرعت توسعه خیلی خوب است. ولی بخش‌های حاشیه‌ای مرتبط با صدور مجوزها، قیمت‌گذاری و غیره، در مقابل این توسعه مقاومت دارند. شاید اثر نفوذ دلال‌های کالای خارجی باشد یا شرکت‌های فراملیتی که از این بابت بسیار ابراز نگرانی می‌کنند؛ احساس می‌کنند نه تنها بازار ایران بلکه بازار کشورهای دیگر را هم در آینده از دست می‌دهند. چون ایران به عنوان یک قدرت در این حوزه توسعه پیدا می‌کند و به طریق طبیعی در حال پیشرفت است، چه دیگران بخواهند و چه نخواهند.

 

پس به نظر شما شرایط دارو در سال گذشته خوب بود؟

یک اتفاق در سال گذشته افتاد به نام «طرح دارویار» که مهم‌ترین بخش این طرح آزادسازی نرخ ارز بود و بقیه هر چه بود حاشیه بود. این اتفاق چون به شکل ناگهانی و به شکل یک شوک به صنعت دارو وارد شد، بخش‌های جانبی که باید همراه می‌شدند همراهی نکردند. مثل افزایش متناسب تسهیلات بانکی تا بتواند سرمایه در گردش این شوک را جبران کند، که اتفاق نیفتاد و روی ظرفیت‌های تولیدی تاثیر بدی گذاشت. یا برنامه‌ریزی که باید انجام می‌شد، درست انجام نشد. اصلا نمی‌توان چیزی به نام برنامه یا طرح دارویار را در حد ۲-۳ برگ کاغذ هم پیدا کنید. ما که در این کار هستیم چیزی ندیدیم.

یک سری حاشیه‌های رسانه‌ای یا به قول خودشان پیوست رسانه‌ای و تبلیغات خارج از واقع هم برای پیشبرد این طرح انجام شد. برای مثال گفتند قاچاق دارو زیاد بود. ما این را باور نداریم. نه پرونده‌ای برای قاچاق معکوس دارو وجود دارد و نه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز پرونده‌ای دارد. یکی دو بار هم چیزهایی گفتند و بعد معلوم شد اشتباه بوده است. برای مثال محموله‌ای از شمال عراق به جنوب عراق می‌رفت و از جاده‌های ما استفاده کردند و گفته شد قاچاق دارو انجام شده است؛ بعد معلوم شد که مبدا و مقصد دارو هر دو عراق بوده است. تحلیل این است که چون دارو ارزان است، قاچاق می‌شود در حالی که دارو کالای قانون‌مندی است که قیمت بر روی قاچاق آن خیلی تاثیر ندارد. البته نمی‌توان کامل منکر این قضیه شد اما در مورد کشورهای محدودی مثل افغانستان و در حد مسافرتی قاچاق وجود دارد.

دارو قبل از آمدن نرم‌افزارها هم کنترل می‌شد و این کنترل در همه مراحل از تولید و توزیع تا داروخانه انجام می‌گرفت. البته بعضی از داروها مثل انسولین قلمی واقعا قاچاق شد، اما این قاچاق به دلیل عدم کنترل انجام شد و به محض ایجاد سامانه جدید TTAC با سرمایه‌گذاری هنگفت و ارائه دارو با کد ملی، جلوی این قاچاق هم گرفته شد. دارو کالای قاچاق‌پذیر نیست. برای نمونه در همین کشور عراق که داروهای برند با قیمت پایین وجود دارد، قاچاق به داخل کشور ما صورت نمی‌گیرد و داروی عراقی در بازار نمی‌بینید. هیچ بیماری داروی قاچاق استفاده نمی‌کند و هیچ داروخانه‌ای هم جرات نمی‌کند داروی قاچاق عرضه کند.

این ادله‌ای بود از سوی برخی کارشناسان که به گفته خودشان در اکثریت هستند و آن این است که ارز ارزان نباید وجود داشته باشد و ارز باید تک‌نرخی شود. این تحلیل‌ها در جای خود درست هستند اما حمایت از مردم چه می‌شود؟ به نظر من در دارو که امکان قاچاق آن وجود نداشت نباید این اتفاق می‌افتاد. اگر هم قرار بود این اتفاق بیفتد باید به صورت تدریجی شکل می‌گرفت که بانک‌ها بتوانند تسهیلات خود را تنظیم کنند، بیمه‌ها بتوانند حمایت خود را انجام دهند، سازمان برنامه و بودجه اگر قرار است پشتیبانی بکند به مرور انجام شود؛ اما ناگهان با یک بحران اساسی روبه‌رو شدند. لذا نمره نظام دارویی در سال گذشته بدترین و پایین‌ترین نمره در سال‌های بعد از انقلاب تا کنون بوده است.

 

بنابراین می‌توان گفت برای اجرای دارویار، زیرساخت‌ها آماده نبود و این طرح عجولانه اجرا شد؟

این طرح بیشتر بنگاه‌محور بود، بنگاه‌های دارویی اعم از تولیدی و وارداتی، خیلی برایشان خوب است که کالا گران باشد چون حاشیه سودشان بالا می‌رود. این طرح مردم‌محور نبود. خیلی از همکاران داروساز اعتراض می‌کنند که چرا نمی‌گذارید صنعت دارو بزرگ شود؟

این سوال خیلی شنیع و بی‌شرمانه است. به چه قیمت صنعت داروسازی باید بزرگ شود؟ چه کسی گفته است که این صنعت باید بزرگ شود؟ در هر صنعتی یک حجم مشخص از بودجه کشور معنا دارد. در ایران و همه کشورها نسبت‌هایی وجود دارد.

واژه GDP‌ یعنی تولید ناخالص داخلی. برای مثال بودجه دارو نسبت به GDP، بودجه درمان نسبت به GDP، بودجه آموزش و پرورش نسبت به GDP، شاخص‌ها و نرم‌های بین‌المللی در این موارد وجود دارد. این شاخص برای دارو یک درصد است. یعنی کل بودجه دارو باید یک درصد تولید ناخالص داخلی‌ ایران باشد. حالا که تولید ناخالص داخلی ما به دلیل تحریم پایین رفته است، بودجه دارو هم باید پایین‌تر باشد؛ چه اتفاقی افتاده است که حالا از ۱۳.۵ درصد هم بالاتر رفته است؟! یعنی بازار داروی ما ۱۳.۵ برابر بزرگ‌تر از استاندارد است. خب اگر کسی می‌خواهد در بازار بزرگ‌تری کار کند وارد صنف طلا و جواهر شود، چرا از دارو که ابتدایی‌ترین ابزار درمان مردم است سوءاستفاده می‌کند؟ نباید این کار را بکنند.

پس این سوال بی‌شرمانه‌ای است و انتظارات آن هم بی‌شرمانه‌تر است. هرکسی این صنعت برایش کوچک است، برود لوازم آرایش تولید کند؛ برود مکمل تولید کند؛ همانطور که الان هم دارند این کار را می‌کنند. کسی هم اعتراضی نمی‌کند. اما وقتی قیمت یک دوز دارو آنقدر بالا می‌رود که مردم از تامین آن عاجز شوند، هزینه‌های وحشتناک درمان بر آن‌ها مستولی می‌شود. آنوقت بیمارستان‌ها و درمان و جراحی‌ها و هزینه‌های دیگر بار سنگینی بر گرده کشور، بیت‌المال و مردم وارد می‌کند. سلامت حق طبیعی مردم است و قرار هم بود که مجانی باشد.

البته شرکت‌های تولیدی باید سود منطقی داشته باشند، اما تعدادشان باید محدودتر باشد و سودشان هم باید متناسب با این صنعت باشد. دلیلی ندارد که کسی بگوید من دارو تولید می‌کنم، چرا مثل لوازم خانگی سود ندارم؟ مگر قرار است داشته باشی؟ از جیب چه کسی؟ به چه قیمتی؟ به نظر من این رفتار بسیار شنیع و ناشی از مادی‌گرایی مطلق است. ما در این مملکت انقلاب کردیم که شان انسانیت را متعالی کنیم. چطور جرات می‌کنیم اینقدر مسائل را مادی ببینیم و سلامت مردم را فدای درآمد خود کنیم؟ این رفتارهای زننده‌ای است و در بنگاه‌های دارویی که اقتصاد محور هستند طبیعی است، اما در تصمیم‌گیران چرا؟ آن‌ها شاخص‌های ما را قبول ندارند و می‌گویند اصلا اشتباه می‌کنید. ما از آن‌ها می‌پرسیم در دنیا چه اتفاقی می‌افتد؟ در دنیا نسبت دارو به GDP‌ یک درصد است. اگر کسی می‌گوید نیست بیاید ما به او سند نشان می‌دهیم. این عرف منطقی است، آن‌هایی که بالاتر هستند سعی می‌کنند این نسبت را کم کنند و آن‌ها که پایین‌تر هستند هم سعی می‌کنند آن را بالاتر بیاورند و به یک درصد برسند؛ چون دارو اگر کم مصرف شود، هزینه‌های درمان هم بالا می‌رود. مثل بهداشت است. اگر بهداشت توسعه پیدا کند هزینه‌های دارو پایین می‌آید و اگر دارو توسعه پیدا کند هزینه‌های درمان پایین می‌آید. این شاخص‌ها در دنیا تعریف‌شده است. بودجه دارو نسبت به GDP باید یک درصد باشد،‌ اگر شد ۲ درصد شما بدانید به اندازه یک درصد هزینه اضافی به کشور تحمیل کردید که مردم در جای دیگر خسارت آن را می‌خورند؛ مثلا در درمان یا آموزش یا خیلی جاهای دیگر.

عدد واقعی کل تولید ناخالص داخلی ما بعد از تحریم‌های نفتی حدود صد و خرده‌ای میلیارد دلار است. یک درصد این مقدار یعنی حدود یک میلیارد دلار باید برای دارو هزینه کنیم. اگر دلار نیمایی حساب کنیم یعنی حدود سی هزار میلیارد تومان. الان بازار دارویی ما چقدر است؟ خیلی بالاتر. در حالی که این عدد هم با خارج کردن انواع داروها مثل ویتامین‌ها و شیرخشک و … محاسبه شده است با این هدف که بازار را کوچک‌تر نشان بدهند. سر چه کسی کلاه می‌گذاریم؟ چرا؟ مسئولان کشور، سازمان برنامه و بودجه، بیمه‌ها، این‌ها کجا هستند؟ بیمه‌ها باید روی اقتصاد دارو صحبت کنند. کجا هستند؟ چرا کارشناس‌های این‌ها نمی‌آیند؟ خواب هستند؟ جریان چیست؟ ما نگران هستیم. احساس می‌کنیم شاید تعارض منافع وجود داشته باشد یا واقعا بی تفاوت هستند! خب باید باهوش‌تر باشند. چه دلیلی دارد که ما با کمبود بودجه در جاهای دیگر مواجه هستیم؟ چون یک جاهایی داریم گشاده‌روی می‌کنیم.

 

یعنی می‌فرمایید منافع شخصی بر منافع ملی در صنعت دارو پیشی گرفته است؟

به نظر من بله. و این مربوط به الان نیست، مربوط به مدتی طولانی است. مسئولان نظام دارویی ما می‌آیند و می‌گویند تعارض منافع معنی‌اش این نیست که ما در جای دیگر بنگاه اقتصادی داشته باشیم و در این حوزه درآمد کسب کنیم! در دنیا برای این موارد تعاریفی وجود دارد. من می‌گویم اگر بلد نیستیم، ببینیم دنیا چه کار می‌کند. سایر کشورهایی که انضباطی دارند از آن‌ها یاد بگیریم. حضرت امام یک روزی به عنوان یک الگو گفت: «ببینید دشمن‌هایتان چکار می‌کنند و یاد بگیرید.» خب آن‌ها چه کار می‌کنند؟ یک نفر اگر در نظام دارویی مسئولیت و مقامی داشته باشد تا سال‌ها قبل و بعد از آن حق ندارد در بخش خصوصی فعالیت کند؛ چون حداقل چیزی که دارد، رانت اطلاعاتی است. این جرم است. بدیهیات است. ما روی بدیهیات پا می‌گذاریم. می‌گوییم اگر من جایی شریک بودم و کار اقتصادی می‌کردم، حالا که پست گرفتم همه را می‌گذارم کنار. مگر می‌شود؟ پس ارتباطات شما، نفراتی که با آن‌ها معامله داشتید، دوستان، دشمنان، رقبا، … همه این‌ها در این مسئولیت جدید شما متاثر می‌شوند. یعنی برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، همه دچار عوارض غیراخلاقی خواهند شد. بنابراین به نظر من عزیزان در مجلس و هر جایی که قانون‌گذاری می‌کنند و مقامات قضایی می‌بایست بررسی کنند. این را به نظام دارویی و سایر بخش‌های کشور تحمیل کنند. تعارض منافع جرم است و باید متناسب با اندازه جرم مجازات داشته باشد.

دوم اینکه باید آدم‌های باهوش باشند. چقدر دارو؟ چقدر یارانه؟‌ چقدر حمایت؟ شما ببینید در داروهای بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج واقعا ما از حد و اندازه گذراندیم. چند درصد بودجه ما برای این بیماران است؟ این بیماران چند درصد جامعه هستند؟ البته داروهای بیماران خاص و صعب‌العلاج در همه جای دنیا گران است. ولی جمعیت‌شان خیلی پایین‌تر از یک درصد است. مثلا ۳۰۰ هزار نفر در مقابل نزدیک به ۹۰ میلیون نفر. هزینه داروی این‌ها باید نزدیک به ۱۰ درصد هزینه داروی کشور باشد نه بیشتر. چه اتفاقی در کشور افتاده است که این هزینه از مرز ۵۰ درصد هم بالاتر رفته است. بروید ببینید کدام بنگاه‌ها منافعشان در گرو توسعه داروهای بیماران خاص و صعب‌العلاج است.

در دنیا یک کشور شاخص وجود دارد برای نظام سلامت و نظام دارویی که خیلی هم معروف است و آن انگلستان است. این کشور یک الگوی قوی و در این حوزه پیشرفته است. نظام سلامت این کشور هم تحت عنوان NHS‌ مشهور است. در انگلستان اگر کسی مبتلا به بیماری صعب‌العلاج شود، نزدیک به سه سال کمیسیون‌های مختلف کار می‌کنند تا تشخیص دهند آیا داروی کموتراپی نیاز دارد یا ندارد. اینجا به محض اینکه تشخیص بیماری می‌دهند، دارو را می‌نویسند و دولت هم حمایت می‌کند. اگر این دارو ضروری است چرا رگولاتورهایی که از آن‌ها الگوبرداری می‌کنیم اینگونه رفتار نمی‌کنند؟ اگر ضروری نیست چرا اینقدر زیاده‌روی در مصرف می‌کنیم؟ چرا در کشورهای پیشرفته ۵۴ درصد از بیماران سرطانی از این بیماری می‌میرند و در کشور ما ۸۲ درصد؟ ما که داریم داروی بیشتری مصرف می‌کنیم؛ پس چه اتفاقی افتاده است؟ اصلا ما برای درمان این بیماران پروتکل درمانی نداریم. بدون پروتکل، بیمار را وارد درمان با داروهای هازارد و پرخطر و بسیار بسیار گران می‌کنیم، چرا؟ اگر در انگلستان دارو و درمان مجانی است، برای وارد کردن بیمار به روند درمان، کمیسیون‌های خاصی مراقب هستند که مصارف بیش از حد یا درمان بیهوده صورت نگیرد و هزینه‌های هنگفت را دولت متحمل نشود. این انتظارات منطقی است. معلوم است که منافع نظام درمان، آزمایشگاه‌ها، رادیوتراپی‌ها، داروسازها و همه این‌ها در این است که مصرف بیشتر شود، این بدیهی است. جناح مقابل این‌ها که باید بیمه‌ها و سازمان برنامه و بودجه و دولت و وزارت بهداشت باشند و خلاف این فکر کنند، چطور همه با هم همفکر شدند؟

ما را هم متهم می‌کنند که در اقلیت هستیم، اقلیت و اکثریت معنی ندارد. الان اکثریت دنیا با کشور ما دشمنی می کنند؛ پس ما مقصریم؟ در قرآن هم اشارات متعددی وجود دارد که «كم من فئه قليله غلبت فئه كثيره» یا «اکثرهم لایعلمون» یا «اکثرهم لایتقون» قرار نیست که ما به حرف اکثریت اتکا کنیم. اتفاقا تعارض منافع همین است که من برای شما می‌گویم. اینجا سازمان برنامه و بودجه، وزارت بهداشت، دولت، مجلس، … باید فریادشان در مقابل بنگاه‌ها در بیاید. بگویند شما می‌خواهید بازار را بالا ببرید و ما می‌خواهیم نگه داریم. چطور الان همه یک‌پهلو می‌شوند؟ این نشان می‌دهد که یا بنگاه‌ها در آنجا نفوذ دارند یا آن‌ها بی تفاوت هستند و توجیه نیستند؛ من که تحلیل دیگری ندارم.

بنابراین من نمره قبولی به نظام سلامت کشور نمی‌دهم، در دهه‌های گذشته از دهه هفتاد به بعد. در حالی که تا آن زمان ما بی‌نظیر بودیم، در دنیا شاخص بودیم. هم در دارو هم در نظام بهداشت. با فعال کردن بهیاری‌ها، خدمات بهداری‌ها و بهیاری‌ها و مراکز درمانی در روستاها و مناطق دورافتاده، افزایش طول عمر، افزایش شاخص‌های سلامت، واقعا کولاک کرده بودیم. تا سال ۱۳۶۸ هم واقعا دارو بی‌نظیر بود. مصرف سرانه دارو ۱۳.۶ دلار بود. چرا این سرانه رشد عجیب و غریب کرده است و الان به ارقام بسیار نجومی رسیده است؟ به نظر من نمره خوبی نمی‌توان داد.

 

شما رئیس هیات مدیره تولیدکنندگان مواد موثره دارویی هستید که تعداد زیادی از شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ در این سندیکا عضو هستند. از شما انتظار می‌رود اقداماتی انجام دهید که این مشکلات حل شود. به عنوان رئیس هیات مدیره سندیکای تولیدکنندگان مواد موثره چه اقداماتی انجام دادید و چه برنامه‌هایی دارید که این مشکلات به وجود نیاید؟ آیا فقط در حد گفت‌وگو می‌ماند یا سندیکا قدرت اجرایی هم دارد؟ آیا سندیکا می‌تواند مانع یک سری از تصمیم‌گیری‌های اشتباه شود؟

همانطور که گفتم درصد بزرگی از نیازهای مواد موثره و بسته‌بندی را ما تامین می‌کنیم؛ ۷۲ درصد مواد موثره و ۱۰۰ درصد بسته‌بندی. بنابراین ما بزرگ‌ترین خار چشم دلالان نظام دارویی کشور هستیم. سر همین قضیه اکثریت هم با ما خیلی بد هستند. اصل کاری که ما می‌توانیم بکنیم توسعه تولید است و ما داریم این کار را انجام می دهیم. با قدرت هم جلو می‌رویم و کسی جلوی ما نمی‌ایستد، چون اساس نظام جمهوری اسلامی بر پایه توسعه تولید و خودکفایی است. هر چقدر هم بعضی‌ها نافذ باشند و اذیت و آزار کنند نمی‌توانند جلوی این قضیه بایستند. بنابراین ما موفق هستیم و موفق‌تر هم می‌شویم. مصاحبه می‌کنیم، مناقشه می‌کنیم، درگیر می‌شویم،‌ دعوا می‌کنیم، نامه‌نگاری می‌کنیم، اعداد و ارقام می‌فرستیم، مقاله می‌نویسیم، … در غالب سندیکا برای این تعریف شدیم و باید این کار را بکنیم. جناح مقابل سعی می‌کنند ما را منزوی کنند. جلسات دعوت نمی‌کنند، جواب نامه‌ها را نمی‌دهند، تحریک می‌کنند، حتی به اعضای سندیکا پیشنهاد می‌دهند که سندیکای دیگری تاسیس کنیم، در انتخابات دخالت می‌کنند، … کارهایی که می‌کنند از شان یک تشکیلات حرفه‌ای خارج است. این نوع رفتارها بالاخره وجود دارد. آن‌ها کار خودشان را می‌کنند که نقش ما را کمرنگ‌تر کنند. ما هم تلاش می‌کنیم که نقشمان پررنگ باشد. سعی می‌کنیم با اینکه باور نداریم آن‌ها قابل راهنمایی هستند، اما باز هم دریغ نکنیم و به خود آن‌ها هم تفهیم کنیم که مسیر درست چیست.

کمپانی‌های پیشرفته در دنیا فهمیدند که اگر با اخلاق تعارض داشته باشند حیات مستمری نخواهند داشت. سر کشورهای خارجی مثل ما بلا و مصیبت می‌آورند ولی با مردم خودشان نمی‌توانند در بیفتند. بنگاه‌های تولیدی و تجاری ما هم باید این باور را داشته باشند که اگر از مردم و منافع مردم فاصله بگیرند، عمرشان محدود است. این یک واقعیت است. چرا؟ چون یک، در دنیای رقابت شکست می‌خورند. می‌گویند بازار بزرگ شود، خیلی خب بازار را بزرگ کنید. به نظر ما ماده‌اولیه‌سازها، منطقی توسعه پیدا کردند و نرخ‌هایشان منطقی است. اگر احساس کنند دارو با مواد اولیه خیلی اختلاف نجومی دارد، خب خودشان هم دست به تولید دارو می زنند. پنجره واحد هم که دیگر اجازه نمی‌دهد به آن‌ها مجوز ندهند، می‌گیرند و ما هم می رویم برایشان می‌گیریم. بعد داروی ارزان‌تر می‌آید و آن که گران بدهد، شکست می‌خورد. بنابراین طبیعت اقتصاد و بیزینس به سمت بهتر شدن هدایت می‌کند. مگر اینکه دست‌هایی پشت پرده باشد که از ابزارهای دیگری استفاده شود و البته آن هم سست شده است.

الان در کشور به این بلوغ از اصلاحات رسیده‌اند که سیستم‌های بیمه را بیشتر برای قیمت‌گذاری دارو وارد می‌کنند، مجوزها را از انحصار خارج کرده‌اند. همین چند وقت پیش دعوا داشتیم که مجوز انحصاری می‌دهند و واقعا هم می‌دادند. رگولاتوری ما، مدیر کل ما، با قدرت می‌نوشتند مجوز انحصاری تا ۵ سال می‌دهیم. الان چنین جراتی وجود ندارد. الان اگر کسی بخواهد مجوز بگیرد، نمی‌توانند بگویند نمی‌دهیم، مگر اینکه ایرادهای فنی منطقی وجود داشته باشد. پس دو عامل مفسده وجود داشت. انحصار در مجوزها و قیمت‌دهی. به نظر من هر دو دارد وارد یک نظام منطقی می‌شود. بنابراین اگر رفتارهای غیرمنطقی کنیم عملا خودزنی می‌کنیم. توصیه می‌کنم که همه کسانی که درگیر نظام دارویی کشور هستند باور پیدا کنند که اگر با منافع مردم موازی شوند بقایشان امکان‌پذیر است و اگر نباشند به طور طبیعی پاکسازی می‌شوند.

 

اگر بخواهید کوتاه پاسخ بدهید،‌ به نظر شما، آیا اخلاق حرفه‌ای در نظام دارویی کشور رعایت می‌شود؟

خیر، متاسفانه رعایت نمی‌شود.